فیلم بازی بزرگان به کارگردانی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی محصول سال ۱۳۶۹ است.
در پی تهاجم ارتش عراق و اشغال یکی از شهرهای کوچک مناطق مرزی غرب کشور،عده زیادی از اهالی شهر کشته میشوند و زندهها با شتاب و در زیر بمباران،شهر را ترک میکنند.تنها تعداد کمی از جوانان برای مقاومت در شهر باقی میمانند.هنگام تخلیه شهر،مریم دخترک هفت هشت ساله، در اثر ضربه ای موقتاً بیهوش میشود و هنگامی که به هوش میآید،شهر توسط ارتش عراق اشغال شدهاست.در جریان سرگردانیهای مریم در شهر،به نوزاد پسری که اتفاقی زنده مانده،برمیخورد و در همین حین با یونس پسرک ده یازده ساله ای که او نیز از جریان تخلیه شهر بازمانده و به مقاومت مسلحانه ادامه میدهد،آشنا میشود.آن دو به اتفاق تصمیم میگیرند جان نوزاد را نجات بدهند و در طی ماجراهایی به ناچار نقش پدر و مادر نوزاد را ایفا میکنند.در فضای وحشتبار شهر اشغال شده،مراقبت از او را برعهده میگیرند تا بالاخره به علت گریه و سر و صدای نوزاد،محل اختفای آنها توسط دشمن کشف میشود و عراقیها خانه را به توپ میبندند.دخترک به همراه نوزاد به اسارت گرفته میشوند،اما با کمک یک سرباز مهربان و انسان دوست عراقی،جانشان نجات داده میشود و در محل مناسبی آزاد میشوند.دخترک نوزاد را فرزند خودش میداند و با او به دنبال سرنوشتشان راهی میشود،یونس نیز به همراه پیرهای بازمانده در شهر به اسارت عراقیها درمی آید.