مقطع | رشته | دانشگاه |
---|---|---|
دکتری | فلسفه | دانشگاه سوربن |
ابوالحسن جلیلی استاد دانشگاه بود. او فرزند سید کاظم جلیلی از مشروطه خواهان یزد بود که در اواخر دوره قاجار وارد مجلس شورای ملی شده تا پایان زندگی یعنی ابتدای دهه ۳۰ از مهره های اصلی مجلس و نزد دوستان خود مشهور به مرشد بود. جد مادری سیدابوالحسن جلیلی، میرزا فتح الله خان مشیرالممالک، مستوفی پر سابقه و با نفوذ یزد بود. جد پدری وی که از قضا هم نام او بود، از ملاکین منطقه و همزمان تحصیل داری مالیات روستای دره زرشک را بر عهده داشت. سیدابوالحسن جلیلی به سفارش پدر هرگز وارد سیاست نشده به تحصیل علم می پردازد.
در سوربن فرانسه شاگرد گابریل مارسل از فیلسوفان مسیحی بود. مطالعات وی بیشتر در خصوص اندیشه های کارل یاسپرس بوده است. پس از بازگشت بعنوان استاد در گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول شد. از سال ۱۳۵۱–۱۳۵۲ به ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران رسید. او پس از مراجعت، از تعلّم و کسب فیض در نزد اساتید بلند مرتبه حکمت و کلام اسلامی غافل نماند، مقداری از علم اصول الفقه و نمط اول «اشارات» را نزد سید احمد فردید خوانده بود. محضر میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی و سید محمد کاظم عصار و سید جلال الدین آشتیانی را نیز درک کرد. در زمانی که استاد و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود، چند ماهی از محضر میرزا ابوالحسن شعرانی برای رفع مشکلاتی که در فهم کتاب «شرح مواقف» قاضی عضدالدین ایجی داشت، استفاده برد. جلیلی همچنین از موثرین حاضران در سلسله نشست هایی بود که در دهه ۵۰ با محوریت فلسفه در منزل امیرحسن جهانبگلو برگزار می شد و در آن چهره هایی چون داریوش شایگان، حمید عنایت، داریوش آشوری و رضا داوری اردکانی هم شرکت می کردند. پس انقلاب، جلیلی در اثر یک سوء تفاهم در دانشکده ادبیات از کار بیکار شد و بیشتر زمان خود را در پاریس گذراند.