خسرو باقری استاد دانشگاه است. زمینه های تخصص وی فلسفه آموزش و پرورش، فلسفه شناخت و روان و تربیت دینی است. وی هم اکنون در دانشکده روانشناسی، علوم تربیتی و الهیات دانشگاه تهران مشغول تدریس است. خسرو باقری در فلسفه روانشناسی به بررسی پیش فرض های مکتب های روانشناسی پرداخته است. او در نوشته های خود به بررسی پیش فرض های روانشناسی ژان پیاژه، روانکاوی زیگموند فروید و روانشناسی سازه های شخصی جرج کلی پرداخته است. خسرو باقری در بررسی پیش فرض های فلسفی نظریه جرج کلی، ضرورت تلفیق مطابقت با واقع و صدق درونی را بررسی کرده و بر اساس آن تلاقی بین سازه ها و واقعیت به عنوان نقطه بهینه که در آن سازه ها و واقعیت هم مرز هستند ممکن می شود. این رویکرد از آن جهت اهمیت دارد، که موجب ورود رئالیسم به پراگماتیسم در روانشناسی جرج کلی شده است و سازه ها را نظام مند می کند.
باقری به امکان دخالت پیش فرض های دینی در فرایند شکل گیری علوم انسانی پرداخته است، که از این طریق تجربی بودن آن شاخه های علوم انسانی کاملاً حفظ می شوند و از طرف دیگر ابطال نظریه ها، پیش فرض ها را از ابطال یا بررسی تجربی مصون می گذارد. این دیدگاه که رویکرد تاسیسی نامیده می شود در مقابل دیدگاه هایی قرار می گرید که باقری آن ها را تهذیبی و دائره المعارفی می نامد. وی از منتقدان نگرش سیاسی به علم غربی است. خسرو باقری در فلسفه آموزش و پرورش عاملیت انسان را محور و اساس نظریه خود قرار داده است.