نادره حکیم الهی مجسمه ساز و نقاش اهل، عضو هیئت موسس انجمن هنرهای تجسمی گیلان، موسس نگارخانه الهی در شهر رشت می باشد. از سال ۱۳۶۳ و با شرکت در کلاس های طراحی و نقاشی آیدین آغداشلو بود که علاقه خود به هنر را به طور جدی پی گرفت. سپس در سال ۱۳۶۸ سفالگری را نزد عبدالله عبری آموخت در سال ۱۳۷۶ مجسمه سازی را نزد فیاض آغاز کرد و نزد شهابی ادامه داد. در چهارمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر فیلمی از زندگی ایشان با عنوان رویاهای سنگی به نمایش درآمد. او تا به حال از موادی چون گل، سنگ، برنز، پاپیه ماشه و غیره برای ساخت مجسمه هایش استفاده کرده است، اما در سال های اخیر بیشتر فعالیت هایش را روی تکنیک سنگ متمرکز کرده و معتقد است که تکنیک سنگ را بر دیگر تکنیک های مجسمه سازی ترجیح می دهد. در واقع وی یکی از مجسمه سازانی است که در رشته سنگ فعالیت مستمر داشته و تا به حال نمایشگاه های مختلفی از آثار او برگزار شده است. وی موسس آموزشگاه آزاد هنرهای تجسمی کانون هنر در شهر رشت می باشد.
سبک مجسمه سازی نادره حکیم الهی فیگوراتیو است. دغدغه او حالات انسانی است و چون فیگور نخستین بیان انسانی است به همین دلیل فیگوراتیو کار می کند. کارهای او بسیار خلاصه و آبستره است و تنها زمانی جزئیاتی در اثر پر رنگ می شود که به مفهوم کلی اثر کمک کند. در واقع فکر می کند پیکر انسان بار احساسی را بر دوش می کشد که هیچ فرم دیگری نمی تواند به اندازه آن تفسیرگرش باشد.
مجموعه پناهنده شامل ۱۰ تابلو می باشد که برای اولین بار در نگارخانه سایه نمایش داده شده است. نادره حکیم الهی در مورد این مجموعه نقاشی اظهار می کند: کارهای مجموعه اخیر نتیجه برخورد اولیه من با این حجم از درد و حرکت جمعی حاصل از ان بود و هرچند که مهاجرت پناهندگان همچون پرندگان گروهی انجام می گیرد. پناهنده این مجموعه، هیکل انسانی واحدی است که ایفاگر نقشی دردناک در سناریویی سرشار از ترس و خشونت است. روی سیاه جنگ را همه می شناسیم اما تابلوهای این مجموعه گاه از امید به فردایی دیگر سخن می گوید از غریزه بقا در حرکتی جمعی برای فرار از نابودی و قساوت و بیرحمی،از میل رهایی، از رفتن، رسیدن، ماندن و شروع نو می گوید. مجموعه پناهنده شاید از انسان هایی سخن می گوید که در نتیجه زیاده خواهی همنوع خود درمیابند، گذشته خوابی تیره واینده امکانی نامحتمل است و تنها حقیقت موجود قدمی است که رو به جلو برداشته می شود برهنه و تنها رودر روی نیستی و بر لحظه اکنون هرچند در هراس مرگ، هرچند به قیمت رفتن و فراموشی.