کامران کاتوزیان نقاش از همان کودکی علاقه خودش را به نقاشی نشان داد و به تدریج نیز به سرگرمی او بدل شد و در این کار نسبت به سنی که داشت، مهارت خوبی یافت. سیکل اول دبیرستان را که تمام کرد، پدرش تصمیم گرفت او را برای تحصیل به آمریکا بفرستد. استاد کاتوزیان در این باره می گوید: دو سالی از ورودم به آمریکا نگذشته بود که پدرم مرحوم شد؛ بنابراین، من ماندم و خودم. دوران خیلی سختی بود؛ به این دلیل که فاصله من با خانواده به قدری زیاد بود که امکان ارتباط و رفت و آمد در آن زمان مقدور نمی شد. تنها وسیله ارتباطی من با خانواده نامه بود که چهار ماه طول می کشید جواب آن برسد. ارتباط تلفنی هم خیلی گران و دشوار بود. برای من که سن کمی داشتم، این ایام خیلی دشوار گذشت.
کامران کاتوزیان، برای مدت دو سال برمی گردد. برای یافتن کار به اداره فرهنگ و هنر مراجعه می کند و بلافاصله جذب این اداره می شود. در آنجا با چنگیز شهوق و ناصر مفخم آشنایی و دوستی نزدیکی پیدا می کند و بعد از چندی به اتفاق، گالری صبا را در خیابان صبا جنوبی راه می اندازند (۱۳۴۳). کاتوزیان با ارائه یک نقاشی انتزاعی با عنوان «پدرِ پدرم وقتی جوان بود» و یک مجسمه آهنی انتزاعی در چهارمین بی ینال تهران حضور یافت و به اتفاق ژازه طباطبایی به طور مشترک جایزه نخست این بی ینال را کسب کردند (۱۳۴۳).حضور وی در اداره فرهنگ و هنر چند ماهی بیشتر نپایید و برای امرار معاش فعالیت در حرفه گرافیک را ترجیح داد. ابتدا با اختصاص اتاقی در گالری صبا کار را شروع کرد. کامران کاتوزیان در سال ۱۳۴۳ مجدداً به آمریکا رفت. یک سال آنجا ماند و سپس بازگشت و نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری صبا در حالی برپا کرد که با آغاز سومین سال فعالیت گالری صبا مصادف می شد.