رشته کارشناسی ارشد اخلاق دارای دو گرایش اخلاق اسلامی و فلسفه اخلاق می باشد.
( اخلاق اسلامی ) اخلاقی است که در چارچوب اسلام است. اخلاق اسلامی سه بخش اصلی دارد
1- رابطه با خدا: کارهایی که آدمی باید در برابر خدا بکند، مانند نماز و روزه و دعا
2- رابطه با مردم: برخورد فرد و رفتارهایش با مردم و دیگر اعضای جامعه، مانند رفتار نقشهای خانواده و دوستی. عموما منظور از اخلاق اسلامی بیشتر این بخش است.
3- رابطه با خود: چارچوب برخورد انسان با خودش، مانند حسد (رشک) و چگونگی غذا خوردن
( فلسفه اخلاق )، شاخهای است از فلسفه که به استدلال دربارهیپرسشهای بنیادین علم اخلاق میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و بازشناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین، منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق، یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن، و پیش کشیدن سوالاتی که این حوزه از فلسفه، مطرح میکند، نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات، کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن یا غیرممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیمگیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
مسائل:
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سوالات پیش رویش به تبیین و توضیح پارهای مسائل میپردازد. این مسائل میتوانند مخصوص اخلاق باشند یا میتوانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.